❤ رمــــان هـویـت اشتبـاهی ❤ قسمت 4 در ادامه مطلب اون عکس العملی کھ فکر می کردم رو نشون نداد فقط سرشو تکون داد…چشمام ناخودآ گاه درشت شد…یھ چیزی می لنگید…بعدا باید کشفش کنم! پامو روی پا انداختم و از پنجره بھ بیرون نگاه کردم. حس خوبی داشت..از بالا بھ منظره ی پایین […]
رمان هویت اشتباهی – 4
↧
↧
رمان هویت اشتباهی – 5
❤ رمــــان هـویـت اشتبـاهی ❤ قسمت 5 در ادامه مطلب دختر:چی کار کنم؟؟؟؟؟؟!!!! -نمیخواد کاری بکنین…فقط اینو بدین بھ خانوم ویدا سرزنده! دختره یھ جوری بھ من نگاه می کرد انگار الان یھ دیونھ فراری جلوش وایساده. بند کولش وروی شونش جابھ جا کرد وبا حالت تندی گفت: شما چرا فکر کردین […]
↧
رمان هویت اشتباهی – 6
❤ رمــــان هـویـت اشتبـاهی ❤ قسمت 6 در ادامه مطلب -دارم میام خونھ..چطور؟ -زود باش دیگھ…ساعتودیدی؟؟ما ھمھ اونجا منتظر ھستی ھستیم..اون بیچاره ھم پامیشھ بھ ھوای تو میاد.زشتھ کھ نباشی. -اوکی…تا نیم ساعت دیگھ اونجام. تماسو قطع کردم و سریع سوار ماشین شدم و رفتم خونھ…لباسامو عوض کردم و گاز وگرفتم سمت رستوران.باپنج […]
↧
رمان هویت اشتباهی – قسمت آخر
رمــــان هویت اشتباهی به قلم زیبای : ونداد 121 قسمت آخر در ادامه مطلب منبع: سایت نود و هشتیا خلاصه: ونداد و ویشکا خواهروبرادری دوقلوهستند.که طی یه سری مشکلات ونداد این برادر مهربون و باگذشت مجبورمیشه به خاطر خواهرعزیزترازجانش بره خارج..البته نه ازنوع عادیش.ویشکادرمسابقات کشوری وملی […]
↧
دانلود رمان توماژ
دانلود رمان توماژنوشته سحر کاربرانجمن نودهشتیا برای موبایل ،کامپیوتر آندروید،تبلت ،آیفون ،آیپد خلاصه : رمان در باره مردیه به اسم توماژ …..توماژ یه مهندس سرامد با یه شرکت موفقه که بازحمت شبانه روزی خودش ودوستش تونسته پیشرفت زیادی بکنه اما او یه هدف دیگه هم داره اون هم برنده شدن تو یه […]
↧
↧
رمان توماژ – 11
❤ رمــــان تـومـاژ ❤ قسمت 11 در ادامه مطلب -من نمی تونم برای مسائل خصوصی بین شما نسخھ بپیچم ….. شوھرشی …. نمی گم کارتو تایید می کنم ولی حتی اگھ تو پا پیش گذاشتن کج رفتی اصل قضیھ زیر سوال نمی ره … گناه نبوده و نیست ولی دلخوری ھست […]
↧
رمان توماژ – 12
❤ رمــــان تـومـاژ ❤ قسمت 12 در ادامه مطلب گوشھ لباسش تو مشتش جمع شد کھ ھرچی بدوبیراه بلد بودم نثار خودمو اجدادم کردم با این تخم و ترکھ معیوبشون -عادت ندارم اخرین فرصتامو از دست بدم رنگ پریده و مستاصل لب گزید کھ گفتم: عادتم ندارم بھ اعتماد کسی خیانت کنم راھشو […]
↧
رمان توماژ – 13
❤ رمــــان تـومـاژ ❤ قسمت 13 در ادامه مطلب از صبح کلافھ ام و تمام تماسا رو بی پاسخ گذاشتم -خب خداروشکر کر نبودی کھ شدی …باز کن اون در لامصبو توماژ با صدای پاکمھر از اتاق بیرون زدمو در خونھ رو باز کردم کھ کمند پشت سرم وارد شدو گفت: […]
↧
رمان توماژ – 14
❤ رمــــان تـومـاژ ❤ قسمت 14 در ادامه مطلب خودشو بیشتر بھ روژان نزدیک کرد و گفت : دیگھ نمی زارم دست ھیچ احدی بھت برسھ تو مال منی نگاه خبیثشو بھم دوخت و سرشو بھ صورت خیس از اشک روژان نزدیک کرد – توماژ …. نھھھھھ با یھ حرکت خودمو بھش رسوند […]
↧
↧
رمان توماژ – قسمت آخر
رمــــان تـوماژ به قلم زیبای : سحر قسمت آخر در ادامه مطلب منبع: سایت نود و هشتیا پاکمھر: اروم چشم بازکردمو نگاه گنگم رو بھ اطراف چرخوندم و بھ پتویی کھ روم کشیده شده بود چنگ انداختم و بھ سختی رو تخت نشستمو و دوباره بھ خونھ نااشنا […]
↧
رمان فصل پنجم عاشقانه هایم – 10
❤ رمــــان فصل پنجم عاشقانه هایم❤ قسمت 10 در ادامه مطلب اوایل این ارتباط با شرکت خیلی محدود و در حد محک زدن توانایی ھای این جوون بود. بعد کھ برادرزاده ی مھندس ھم برای ادامھ تحصیل تو دانشگاه فیرنتزه پذیرفتھ شد و امین نقش یھ راھنما رو واسھ طھورا پیدا کرد ھمھ […]
↧
رمان فصل پنجم عاشقانه هایم – 11
❤ رمــــان فصل پنجم عاشقانه هایم ❤ قسمت 11 در ادامه مطلب بھ جھنم. واسھ من فقط بی بی مھم بود و بس. حالام چھ من بیام و چھ نیام اونا حرف خودشون رو می زنن. قدمی بھ سمتم اومد و آروم زمزمھ کرد. _ ببین! اگھ بھ من بود نمیذاشتم بھ خاطر […]
↧
رمان فصل پنجم عاشقانه هایم – 12
❤ رمــــان فصل پنجم عاشقانه هایم ❤ قسمت 12 در ادامه مطلب نفس گرفتم و با آرامش زمزمھ کردم. _ امین رو دوست دارم. حس می کنم باھاش می تونم اون خوشبختی رو داشتھ باشم. دیگھ بچھ نیستم کھ خامی کنم و ھمھ چیز رو بھم بریزم. اگھ از این بابت نگران […]
↧
↧
رمان فصل پنجم عاشقانه هایم – 13
❤ رمــــان فصل پنجم عاشقانه هایم ❤ قسمت 13 در ادامه مطلب _ لعنتی… لعنتی. از جاش بلند شد و بھ سمت در رفت. _ دختر خوبی باش و روحرفام درست فکر کن. با رفتنش منو بھ بندم برگردوندند و صبح ساعت پنج دوباره احضار شدم. می دونستم این فشار و بازجویی ھا […]
↧
رمان فصل پنجم عاشقانه هایم – قسمت آخر
رمــــان فصل پنجم عاشقانه هایم به قلم زیبای : فاطمه ایمانی قسمت آخر در ادامه مطلب منبع: سایت نود و هشتیا مھناز چپ چپ نگام کرد. _ تو ھم جای اینکھ بھش دلگرمی بدی و پشتش باشی، گرفتی باھاش دعوا کھ بدتر حواسش رو پرت کنی؟ یعنی کشتھ مرده ی […]
↧
دانلود رمان ماهرو
دانلودرمان ماهرونوشته delaram_66 کاربر انجمن نودهشتیا برای موبایل کامپیوتر،آندروید،تبلت ،آیفون ،آیپد خلاصه: این داستان درباره ی دختریه به اسم ماهرو که زندگیش پر از فراز و نشیب بوده و حالا به جایی رسیده که مجبوره واسه یه شیخ عرب برقصه اما حالا فکر فرار به سرش زده و در این راه با کسی آشنا میشه […]
↧
دانلود رمان باورندارم
دانلودرمان باورندارم نوشته فاطمه .ح کاربرانجمن نودهشتیابرای موبایل کامپیوتر،آندروید،تبلت ،آیفون ،آیپد خلاصه : این داستان سرگذشت دختریه به نام شراره که توی یه خونواده ی پرجمعیت زندگی می کنه وبعدازمرگ پدرش خانواده ی عموش به ایران میان ورازهایی فاش میشه که شایددرکشون برای خیلیا سخت باشه اما شراره درظاهر ساده […]
↧
↧
رمان مدلینگ – 12
❤ رمــــان مدلینگ ❤ قسمت 12 در ادامه مطلب اشکی کھ از گوشھ چشمش جاری شده بود رو با سر انگشت گرفت ودوباره ادامھ داد – بعدھا بھم گفتن کھ توی جاده خوابم برده بود و ماشین از جاده منحرف شده بود و بھ بغل سمت مریم و مائده وسط جاده ایستاده بود […]
↧
رمان مدلینگ – 13
❤ رمــــان مدلینگ ❤ قسمت 13 در ادامه مطلب آره اون روزای نحس خوب بود…..اصلا عالی بود….اون روزای بی خبری و خریت و جولون دادن بھترین روزھایی بود کھ حالم ازشون بھم می خورد – مزونو بعد از مرگ بردیا بستم….دیگھ ھم نمی خوام بھش فکر کنم….تمام بچھ ھا رو رد کردم برن….بردیا […]
↧
رمان مدلینگ –قسمت آخر
رمــــان مدلینگ به قلم زیبای : پ.زرین قسمت آخر در ادامه مطلب منبع: سایت نود و هشتیا شروع کردم براش از عکاسی و کارم گفتم….انقدر توی صدام ذوق داشتم کھ از ذوق من اونم سرحال شده بود و با سرحالی ازم سوال می پرسید….درآخر ھم برای ھم آروزی موفقیت […]
↧
More Pages to Explore .....
